شعر زیبا برای امام حسین
شعر بسیار زیبا برای امام حسین (ع)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این شنیدستم که مست رو سیاه
نیمه شب دید شیخی را به راه
نشأت می تحت فرمانش گرفت
سد ره گشت و گریبانش گرفت
شیخ از وحشت زبانش بند شد
فارغ از اظهار چون و چند شذ
مست گفتا از کجایی کیستی
نیمۀ شب در هوای چیستی
در جوابش گفت شیخ بی نوا
روضه خوانم بر غریب کربلا
من به سختی زندگانی میکنم
بهر مردم روضه خوانی میکنم
مست گفتا گر که میخواهی امان
روضه ای از بهر من اینک بخوان
تا که من هم عقدۀ دل واء کنم
گریه ای بر یوسف زهراء کنم
شیخ گفتا نیست اینجا منبری
روضه خوانی نیست کارش سرسری
مستمع باید عزاء داری کند
سیل اشک از دیده اش جاری کند
مست گفتا گر تو میخواهی چنین
من شوم منبر تو بر رویم بشین
تو بخوان من سوگواری میکنم
پای منبر آه و زاری میکنم
شیخ ناچار شد و بر رویش نشست
روضه ای خواند و دل او را شکست
روضۀ او مشت را هوشیار کرد
محرمش اندر حریم یار کرد
در دلش تا مهر حق کوبید شیخ
یک شبی در خواب او را دید شیخ
دید او را همچو مردان خدا
شاد و خرّم در بهشت جانفزا
پیش رفت و گفت ای بانی من
دوستدار مرثیه خوانی من
باغ جنة جای هر بد کاره نیست
جای مانند تویی می خواره نیست
گو چه کردی که مقامت داده اند
شهد عزّت را به کامت داده اند
مست گفتا ای رفیق پارسا
گوش کن تا گویمت این ماجرا را
چون تو رفتی مرگ آمد در برم
کز ملاقاتش برفت هوش از سرم
مُردم و شد روز محشر آشکار
گشتم از اعمال زشتم شرمسار
نامۀ اعمال من سنجیده شد
مهر بطلان روی آن کوبیده شد
دست و پایم بسته در زنجیر شد
با شرار قهر حق درگیر شد
ناگهان از حق برآمد این ندا
بندۀ ما را کنید از کف رها
گرچه نزد حق گناهش بیمر است
شافع او زادۀ پیغمبر است
شامل او رحمت داور شده
چون حسینم را شبی منبر شده
خواندم از بهر تو خط سرنوشت
دوزخی بودم شدم اهل بهشت
گر چه دلم از نور رحمت منجلی ست
هرچه دارم از حسین ابن علی ست
این حسین از سر به پایش رحمت است
در قیامت او خدایی میکند
قلب ها را کیمیایی میکند
گر بخواهد از خداوند مجید
رو سیاهی را کند رو سپید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
التماس دعا
این شعر را حتماً حفظ کنید
شاید از نظر تعداد ابیات زیاد باشد ولی بسیارساده است